ماجرای ضربوشتم طلبه آمر به معروف و همسرش در مهرشهر کرج
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۹۱۹۶۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امر به معروف و نهى از منکر، پیشینهاى بهقدمت تاریخ حیات انسان دارد. نخستین انسان دعوتکننده به نیکى، آدم بود و از زمان حیات وی تاکنون پیامآوران وحى و پیروان آنان در انجام این وظیفه مهم تلاش کردهاند.
حضور این رادمردان در صحنه تحولات اجتماعى بهاندازهاى چشمگیر است که مىتوان گفت همه حرکتهاى اصلاحى و دگرگونیهاى سازنده در جوامع بشرى در پرتو امر به معروف و نهى از منکر آنان تحقق یافته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسلام نیز از پیروان خود مىخواهد که در برابر جامعه متعهد باشند و در صورت مشاهده ستم و گناه سکوت نکنند، در دستورات این دین مبین تأکید شده است که همواره دیگران به خوبىها امر و از بدىها پرهیز شوند.
تأکیدهاى مکرر قرآن کریم، درباره امر به معروف و نهى از منکر بیانگر اهمیتى است که اسلام براى سالمسازى محیط اجتماع و مبارزه با عوامل فساد و گناه قائل شده است.
اهمیت فریضه امر به معروف و نهى از منکر تا آنجاست که سایر فرایض و دستورهاى اسلامى در پرتو اجراى آن ادا مىشود و جامعه اسلامى مدنظر اسلام محقق مىشود.
در قرآن کریم و روایات اسلامى در اهمیت این دو فریضه و نقش اصلاحى آنها و زیانها و مفاسد ترک آن دو تکلیف، بسیار سخن گفته شده است و بهعنوان "برترین فریضه" بهشمار آمده است که فرایض و احکام الهى دیگر، در سایه امر به معروف و نهى از منکر، قوام و استوارى مىیابد.
امر به معروف و نهی از منکر از جمله راهکارهایی است که کمک میکند تا جامعه بهسمت سقوط و زوال پیش نرود و فرصتی هم برای دشمنان فراهم نمیکند تا بخواهند از ضعفهای ناشی از این مورد سوءاستفاده کنند. امر به معروف و نهی از منکر راهکاری برای بهتر زیستن در جامعه است.
حال که امروز در جامعه امام حسینی (ع) زندگی میکنیم، نباید نسبت به امر به معروف و نهی از منکر بیتوجه باشیم و باید بهعنوان فرایض الهی آن را قلمداد کنیم.
در یکی از روزهای تابستان امسال و حدود یک ماه قبل محمدحسین عابدی که طلبه جوان و انقلابی است بههمراه همسرش فاطمه حسینی برای خرید به یکی از فروشگاههای زنجیرهای در مهرشهر رفته بودند که در حین خرید متوجه کشف حجاب یک دختر جوان میشوند.
محمد حسین عابدی در کرج در مورد ماجرای آن روز در یک فروشگاه در مهرشهر کرج، اظهار داشت: بعد از دیدن کشف حجاب آن خانم جلو رفتم و به ایشان تذکر دادم که "خانم محترم، لطفاً حجابتان را رعایت کنید" که با لحن تند آن خانم و فحاشی مادرش مواجه شدم.
وی با ابراز اینکه مادر آن دختر دو بار به گوشش زده است، گفت: علاوه بر دادوبیداد دخترخانم و مادرش مسئول فروشگاه مرا بیرون کرده مدعی شد که نظم فروشگاه را بههم ریختهام و از ورودم به فروشگاه جلوگیری شد.
به همین دلیل همسرم هم از آن فروشگاه بیرون آمد و بعد از آن با پلیس تماس گرفته منتظر آمدنشان شدیم.
طلبه جوان ادامه داد: در فاصلهای که منتظر آمدن پلیس بودیم، آن خانم بههمراه مادرش بهمحض خروج از فروشگاه با دیدن ما باز شروع به فحاشی کردند و باز هم از جانب مادر مورد ضربوشتم قرار گرفتم، من در مقابل بهحرمت اینکه نامحرم و مادر بودند کاری نکردم و دیدند که من چیزی نمیگویم و کاری نمیکنم بهسمت همسرم رفتند و سر ایشان دادوبیداد راه انداختند.
عابدی تصریح کرد: دخترخانم با لحنی تند به من گفت که "الآن با همسرم تماس میگیرم که بیاید تا بفهمی با چهکسی طرف هستی" و در همین حین با آن درگیریها همسرم ترسیده بود و درخواست کرد که از آنجا برویم، اما آن دختر جلوی مرا گرفت و با هلدادن درب ماشینم موجب شد که چهار انگشت دستم لای در بماند، مادرش هم دست همسرم و چادرش را گرفته بود و ولش نمیکرد تا اینکه مردی قدبلند و باتومبهدست سر رسید و به شیشههای ماشین زد.
وی ادامه داد: آن آقا که همسر خانم جوان بود بعد از خرد کردن شیشههای ماشین با باتوم محکم به سرم زد و در حالی که دستم را بالای سرم برای محافظت نگه داشته بودم صورتم غرق خون بود و فقط میگفتم "بگذارید همسرم برود" و از مردم کمک میخواستم، اما هیچکس کمکی نکرد و همه نظارهگر بدرفتاریهای آن آدم بودند.
حتی شنیدم فردی از کنارم رد شد و گفت که "هر اشتباهی کردی خودت باید گردن بگیری" و در این بین همسرم برای نجات من به جلو آمد و آن آقا را به حضرت زهرا (ع) قسم داد که "نزن آقا"، اما وی با مشت یا باتوم به صورت همسرم زد و فقط صدای نالههای همسرم را شنیدم که صورتش غرق خون شده بود و این آقا به چادر همسرم تعرض کرد و چادر را از سرش کشید.
بازداشت ضاربان طلبه آمربهمعروف در مهرشهر کرج
سردار عباسعلی محمدیان در جمع خبرنگاران اظهار داشت: در پی اعلام خبری از سوی مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر ایجاد درگیری در یکی از فروشگاههای منطقه مهرشهر کرج، بلافاصله مأموران کلانتری ۲۱ فاز چهار به محل حادثه اعزام شدند.
وی افزود: با حضور مأموران در محل حادثه مشخص شد که یکی از شهروندان بهدلیل تذکر لسانی مورد ضربوشتم قرار گرفته است.
فرمانده انتظامی استان البرز با بیان اینکه ادامه روند تحقیقات با دستور مقام قضائی به پلیس امنیت عمومی ارجاع شد، تصریح کرد: مأموران با انجام اقدامات پلیسی هویت ضارب اصلی را که جوانی حدود ۳۵ ساله بود شناسایی و در عملیاتی غافلگیرانه نامبرده را در کمتر از ۴۸ ساعت دستگیر و به پلیس امنیت عمومی منتقل کردند.
این مقام انتظامی ابراز کرد: متهم پس از دستگیری ابتدا منکر انجام هرگونه درگیری بود، اما با مشاهده مستندات غیرقابل انکار پلیس بهناچار لب به اعتراف گشود و به ضربوشتم آمربهمعروف با همراهی دو خانم مورد تذکر اعتراف کرد.
سردار محمدیان با اعلام اینکه همدستان متهم نیز در ۲ عملیات جداگانه دستگیر شدند، خاطرنشان کرد: پس از تکمیل تحقیقات، متهمان برای انجام مراحل قانونی به مراجع قضائی معرفی و با صدور قرار مناسب روانه زندان شدند.
فرمانده انتظامی استان البرز تأکید کرد: حمایت از آمران به معروف از وظایف اصلی پلیس است و در این خصوص با هیچ فردی تعارف ندارد.
دادستان کرج: دادگاه پرونده ضارب آمربهمعروف در مهرشهر کرج تا ده روز آینده برگزار میشود
دادستان عمومی و انقلاب کرج در جمع خبرنگاران از برگزاری جلسه دادگاه ضارب آمربهمعروف در کرج خبر داد و با بیان اینکه رسیدگی به پرونده تا پاسخ پزشکی قانونی زمانبر است و باید روال قانونی طی شود، اظهار داشت: شاکیان در حال طی طول درمان هستند و بر اساس قانون جلسه دادگاه بعد از طی طول درمان باید برگزار شود.
وی با اشاره به بازداشت و آزادی مشروط ضاربان، افزود: هر سه متهم بلافاصله توسط عوامل انتظامی بازداشت شدند و در زمان حاضر با تأمین قرار وثیقه آزاد هستند.
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان البرز با اعلام اینکه "تصاویر دوربینهای مداربسته به دست ما رسیده است"، اضافه کرد: تا انتهای شهریور ماه جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار میشود.
صدور کیفرخواست برای ضاربان آمربهمعروف در کرج
روابط عمومی و ارتباطات دادگستری کل استان البرز طی اطلاعیهای اعلام کرد پرونده ضارب آمربهمعروف در کرج با انجام و تکمیل تحقیقات لازم در دادسرا با صدور کیفرخواست، جهت رسیدگی و صدور حکم به دادگاه ارسال گردید و جلسه رسیدگی دادگاه نیز در اسرع وقت قانونی تشکیل و مطابق مقررات حکم مقتضی صادر میشود.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: طلبه امر به معروف و نهی از منکر امر به معروف و نهى از منکر آمربه معروف مهرشهر کرج استان البرز ضرب وشتم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۹۱۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا میزد؟
عروس ارشد امام در خاطراتی از همسرش شهید آیت الله مصطفی خمینی گفته بود: آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.
به گزارش عصر ایران، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطرهای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛ «آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»